در حالی پرونده سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بسته شد که در اواسط مراسم اختتامیه، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی به صورت ناگهانی پشت تریبون قرار گرفت و در انتقاد از برپایی این مراسم به سیدسصادق موسوی دبیر جشنواره پیشنهاد داد دو مجوز جداگانه و مجزا برای جشنواره فیلم کوتاه ایرانمال و جشنواره فیلم کوتاه تهران بگیرد!
خزاعی در ادامه گفت: «خواهش میکنم حرمت و صمیمیت جشنواره را حفظ کنید، من امشب حس کردم جشنواره ایرانمال برگزار میشود! این بد است. بچههای ما باید سادگی را یاد بگیرند، اینجا مدام فیلمهای تبلیغاتی ایرانمال پخش شد؛ یک مجوز جداگانه برای فیلم کوتاه ایران مال بگیرید!»
اتفاقی که در اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه تهران افتاد شاید مقدمهای بر یک گلایه قدیمی و سابقهدار از برپایی جشنوارههای سینمایی باشد. اگر یکی دو سالی که درگیر کرونا شدهایم را از پرونده برگزاری پرطمطراق و متنوع جشنوارههای سینمایی درز بگیریم، با شمار زیادی رویداد سینمایی مواجهایم که در طول این سالها یا با موازی کاری و هم راستا با سیاستهای یکدیگر برگزار شدهاند و یا دلیل شکلگیری و تداوم آنها جز محفلی برای گردهمایی و دورهمی برخی نهادها و یا جمعی از سینماگران نبوده است. گرچه تاثیرات برگزاری جشنوارههای با نام و نشان سینمایی در کنار ریخت و پاشهای قابل توجه و حضور وافر میهمانان غیرسینماییاش هم محل بررسی و مورد انتقاد اهالی سینما و رسانه است.
جشنواره یا دورهمی؟
مهدی عظیمی میرآبادی، دبیر شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت با بیان اینکه سینما همچون پیکرهای است که جشنوارهها هم یکی از اعضای آن است، میگوید: متأسفانه سینمای کشور ما در سالهای اخیر به موجودی غیرطبیعی با حجم نامتوازن و نامتعارفی از اعضا بدل شده و هیچ قسمتی از آن با بخش دیگرش تناسب ندارد. به طور مثال چرا با وجود اینکه ۲۵۰ تا ۳۰۰ فیلم در انتظار اکران داریم باز هم بیش از ۱۰۰ فیلم دیگر در سال جاری تولید میشود در حالی که نمیتوان آنها را اکران کرد و این تولید جدید چه محلی از اعراب دارد؟!
وی ادامه میدهد: اگر به عنوان یک شغل به آن بنگریم پرسش اینجاست که آیا توانسته مشکل معیشتی و اقتصادی اهالی سینما را برطرف کند و اگر هدفگذاریهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را مد نظر قرار دهیم آیا این اهداف برآورده شده یا خیر؟!
وی با بیان اینکه جشنواره هم یکی از این دغدغههاست، تصریح میکند: در طول سال جشنوارههایی برگزار میکنیم و پولی هم خرج میشود اما نه تنها از نتیجه آن برآوردی صورت نمیگیرد بلکه حتی نسبت آن را با دورههای گذشته هم پیدا نمیکنیم. اینها جشنواره نیست بلکه دورهمیهای متعددی است که به صورت فصلی، بدون هیچ برنامهریزی و تقسیمبندی وظایفی برپا میشود. در حالی که هر جشنواره باید در تداوم دوره گذشته و مقدمهساز دورههای بعدی باشد.
پذیرفتن اسکار و پُز خارجی
عظیمی میرآبادی یادآور میشود: برخی جشنوارهها به ۳۰ یا ۴۰ دوره رسیده اما هیچ فایدهای نداشتهاند؛ از جشنوارههایی که هر سال سیاستهای برگزاری آن با تعویض دبیر تغییر میکند انتظار چه سودی داریم؟ در ذیل اینها جشنواره فیلم کوتاه نیز یک پز خارجی هم به خود گرفته که اسکار آن را به عنوان یک جشنواره مورد قبول پذیرفته اما اینها چه ارزشی دارد؟
مدیرعامل اسبق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به حضور اسپانسرها در برپایی جشنوارهها میگوید: متأسفانه در این میان کسانی که از نظر اقتصادی ورود میکنند و اهداف تبلیغاتی و منفعتگرایانه دارند پشتوانه جشنواره میشوند و مدیران هم نمیتوانند آنها را مدیریت کرده و پیرو خواستههایشان میشوند، زیرا تزریق منابع مالی اطاعت به همراه دارد و نتیجهاش جشنوارهای مانند فیلم کوتاه تهران، جشنواره فیلم کودک و نوجوان و... است که برگزار میشود و فایدهای هم ندارد. اصلاً پرسش اینجاست که این هزینه ـ فایده چطور طراحی شده و چطور باید در کنار هم قرار بگیرد!
این تهیهکننده در پایان میگوید: اسپانسرها درد مشترک همه جشنوارههای سینمایی هستند؛ چرا که سیاستگذاری و اهداف جشنواره ذیل درخواست اسپانسر تعریف میشود و این غلط است و نتیجهاش شتر گاو پلنگی است که نامش را جشنواره گذاشتهایم.
نظر شما